سونات در سل مینور برای ویولن و پیانو اثر سرگئی راخمانینف، اپوس ۱۹، که در سال ۱۹۰۱ نوشته شده است، به عنوان یکی از مهمترین آثار در رپرتور ویولن در اوایل قرن بیستم شناخته می‌شود. این اثر در دوره‌ای از تجدید حیات شخصی و حرفه‌ای راخمانینف نوشته شد و پس از بهبودی او از افسردگی عمیقی که ناشی از نخستین اجرای فاجعه‌بار سمفونی اولش در سال ۱۸۹۷ بود، خلق شد. موفقیت کنسرتو پیانو شماره ۲ او (۱۹۰۰–۰۱) اعتماد به نفس او را بازگرداند و سوناتا این خلاقیت مجدد را بازتاب می‌دهد. این آثار به ویولنیست آناتولی براندوکوف تقدیم شده است که این اثر را در کنار راخمانینف در پیانو اجرا کرد. سوناتا احساسات رمانتیک لیریکی را با نوشتن ویرتئوز پیانویی خاص این آهنگساز ترکیب می‌کند. عمق عاطفی و تسلط ساختاری آن، این اثر را به یکی از ارکان ادبیات دوئت ویولن و پیانو تبدیل کرده است.

Sergei Rachmaninoff – Sonata in G minor for Cello and Piano, Op. 19

پیانو: نیکولای لوگانسکی؛ ویلنسل: گوایتر کاپوشن، سپتامبر ۲۰۲۰، جامعه فیلارمونیک مسکو

其他版本

پیانو: یوجا وانگ؛ ویولن سل: گوتیه کاپوچون در جشنواره ور بیه در سال ۲۰۱۳

راخمانینوف این سونات را در زمانی تصنیف کرد که به شدت تحت تأثیر عواطف ملودیک چایکوفسکی و زبان هارمونیک غنی رومانتیک های اواخر بود. این اثر شامل چهار موومان است: لنتو – آلگر و مودرا، آلگر شکرزندو، آندانت و آلگر موسو. بر خلاف بسیاری از سونات‌های ویولن‌سل که در آن پیانو نقش ثانویه‌ای ایفا می‌کند، نوشتار راخمانینوف یک شراکت برابر را طلب می‌کند، به طوری که پیانو اغلب در نقش یک ارکستر بزرگ ظاهر می‌شود. آغاز تیره و غم‌انگیز سونات و تم‌های فراگیر نشان‌دهنده ریشه‌های روسی این آهنگساز است، در حالی که کانترپوینت‌های پیچیده و جریان ریتمیک آن درخشش تکنیکی او را به نمایش می‌گذارد. این قطعه همچنین پیش‌درآمدی از برخی نوآوری‌های هارمونیک است که راخمانینوف در آثار بعدی خود به آن‌ها پرداخته است.

از نظر سبک، سونات ترکیبی از رمانتیسم لوکس راخمانینوف با لحظاتی از درام و درون نگری شدید است. قسمت اول حرکتی غمگین و کروماتیک را با آلتو ایتالیایی شگفت انگیز متضاد می‌کند، در حالی که قسمت دوم که شکرز مانند است، نشان‌دهنده هم‌زمانی‌های شاد و کنش‌های درخشان پیانو می‌باشد. قسمت سوم، یک آندانتس صمیمانه، یکی از زیباترین ملودی‌های راخمانینوف را در بر دارد که توسط ویولن سل در کنار هارمونی‌های روان پیانو خوانده می‌شود. فینال، یک آلتو مَسُو آتشین، کارهای virtuoso را با یک تم دومی که شبیه سرود است ترکیب می‌کند و به یک کدای مهیج پایان می‌دهد. دامنه احساسی این اثر—از اندوه تا شادابی—هدیه راخمانینوف برای داستان‌گویی از طریق موسیقی را نشان می‌دهد.

یک بازنگری موسیقایی از سوناتا تعادل فوق‌العاده آن را بین لحن‌گرایی و تقاضاهای فنی برجسته می‌سازد. بخش ویولن‌سل به عمق بیانی و چابکی نیاز دارد، به‌ویژه در گذرگاه‌های سریع شِرزو و انرژی بی‌وقفه فیناله. در عین حال، نوشتار پیانو آن‌قدر پیچیده است که خود راخمانینف گزارش داده که نگران بوده ممکن است بر ویولن‌سل چیره شود. با این حال، وقتی توسط موسیقی‌دانان ماهر اجرا می‌شود، تعامل بین سازها الکتریسیته‌ای را ایجاد می‌کند. اوج‌های احساسی سوناتا، به‌ویژه در آندانته، بسیار پر احساسی هستند، در حالی که انسجام ساختاری آن—که با منطق مشهور راخمانینف باز می‌شود—شنونده را در تمام مدت مشغول نگه می‌دارد. منتقدان این اثر را به خاطر ادغام بی‌نقصی از اندوه روسی و عظمت رمانتیک ستوده‌اند.

امروز، سوناتا ویولن‌سل، اثر 19 یک قطعه محبوب و مورد علاقه در رپرتوآر موسیقی اتاق است که به‌طور مداوم توسط ویولن‌سل‌ها و پیانیست‌های برجسته اجرا و ضبط می‌شود. جذابیت ماندگار آن در ترکیب احساسات شدید، درخشش تکنیکی و مهارت‌های استادانه نهفته است. این سوناتا برای راخمانینوف یک نقطه عطف بود و توانایی او را برای نوشتن آثار بزرگ و جذاب فراتر از ژانرهای کنسرتو و پیانو تک‌نواز ثابت کرد. برای شنوندگان، این اثر سفر موسیقی عمیقی را ارائه می‌دهد—سفری که جوهره نبوغ راخمانینوف را به تصویر می‌کشد: عشق، اندوه و تسلطی استوار بر فرم. چه در کنسرت و چه از طریق ضبط‌ها تجربه شود، این سوناتا به عنوان یک شاهکار از موسیقی اتاق در دوره رمانتیک متاخر همچنان طنین‌انداز است.